جدول جو
جدول جو

معنی شکر داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

شکر داشتن
(خِ کَ دَ)
سپاس داشتن. ثنا داشتن. خرسند و خشنود بودن. مقابل گله داشتن و شکوه داشتن:
زلفش نگر دلال دل از من چه پرسی حال دل
زآن زلف پرس احوال دل یا شکر دارد یا گله.
خاقانی.
نی نی از بخت شکرها دادم
چند شکوی که شوک بی ثمر است.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
شکر داشتن
ثنا داشتن، خرسند و خشنود بودن
تصویری از شکر داشتن
تصویر شکر داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کار داشتن
تصویر کار داشتن
دارای شغل و کار بودن، مشغول کار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دور داشتن
تصویر دور داشتن
دور نگه داشتن، دور کردن، برحذر ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گذر داشتن
تصویر گذر داشتن
راه داشتن، عبور کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عار داشتن
تصویر عار داشتن
ننگ داشتن، شرم داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبر داشتن
تصویر خبر داشتن
اطلاع داشتن، مطلع بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غدر داشتن
تصویر غدر داشتن
بی وفایی کردن، پیمان شکستن، خیانت کردن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، نیرنگ ساختن، گربه شانه کردن، غدر اندیشیدن، اورندیدن، ترفند کردن، شید آوردن، غدر کردن، نارو زدن، تبندیدن، مکر کردن، چپ رفتن، مکایدت کردن، حقّه زدن، پشت هم اندازی کردن، دستان آوردن، گول زدن، فریفتن، کید آوردن، خدعه کردن، سالوسی کردن، تنبل ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرک داشتن
تصویر سرک داشتن
سر داشتن و فزونی داشتن چیزی نسبت به چیز دیگر در وزن یا ارزش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جگر داشتن
تصویر جگر داشتن
کنایه از جرئت داشتن، دلیر بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرم داشتن
تصویر شرم داشتن
باشرم بودن، باحیا بودن، خجلت داشتن، آزرم داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(خَ دَ / دِ مَ دَ)
تردید داشتن. مقابل یقین داشتن. (یادداشت مؤلف). شک کردن:
ندارم هیچ شک کاین داوری را
بجز یزدان عادل نیست داور.
ناصرخسرو.
گر ترااشکال آید در نظر
پس تو شک داری در انشق القمر.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(خِ دَ بُ دُ رُ مَ دَ)
آبستن شدن. (آنندراج). آبستن بودن. (فرهنگ فارسی معین) :
بسی بنت العنب شوخ است ای خم حفظ او می کن
که تا غافل شدی این دختر از مینا شکم دارد.
ملاطغرا (از آنندراج).
، شکمباره بودن. شکمو بودن: فلان کس اصلاً شکم ندارد، یعنی بسیار کم غذاست. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تکدر داشتن
تصویر تکدر داشتن
پشامیدن تیره شدن کدورت داشتن دلتنگی داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صبر داشتن
تصویر صبر داشتن
شکیبا بودن تحمل گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عار داشتن
تصویر عار داشتن
ننگ داشتن از عار آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرف داشتن
تصویر شرف داشتن
آبرو و عزت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرم داشتن
تصویر شرم داشتن
خجلت داشتن آزرم داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زور داشتن
تصویر زور داشتن
دارای زور و نیرو بودن، صاحب نفوذ در جامعه و دستگاههای اداری بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبر داشتن
تصویر خبر داشتن
مطلع بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذر داشتن
تصویر حذر داشتن
محتاط بودن، پرهیز کردن، برحذر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دور داشتن
تصویر دور داشتن
راندن، از خود دور ساختن، بر کنار داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
میوه داشتن ثمر داشتن (درخت)، آبستن بودن حامله بودن، درد و رنج داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکار داشتن
تصویر بکار داشتن
وادار بکاری کردن بکار گماشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثر داشتن
تصویر اثر داشتن
نشانه داشتن علامت داشتن، موء ثر بودن در تاثیر در
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شک داشتن
تصویر شک داشتن
تردید و شک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکم داشتن
تصویر شکم داشتن
آبستن بودن، آبستن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذر داشتن
تصویر عذر داشتن
بهانه داشتن، حیض بودن (زن)، بهانه داشتن، حیض بودن (زن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرم داشتن
تصویر شرم داشتن
خجالت کشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عار داشتن
تصویر عار داشتن
ننگ داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اثر داشتن
تصویر اثر داشتن
کارآیی داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نکو داشتن
تصویر نکو داشتن
تحسین کردن، تمجید کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حذر داشتن
تصویر حذر داشتن
پرواییدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شک داشتن
تصویر شک داشتن
گمان بردن
فرهنگ واژه فارسی سره
باردار بودن، آبستن بودن
فرهنگ گویش مازندرانی